بستر اجتماعی زاده شدن داش آکل و شخصیت اجتماعی او
باید بستر اجتماعی خاصی وجود داشته باشد تا چنین شخصیتهایی زاده شوند. شاید وجود نظام دیکتاتوری چند هزار ساله در ایران چه قبل و چه بعد از اسلام، یا وجود ایده قهرمان خواهی و قهرمان پروری در جامعه، عاجز بودن مردم از احقاق حق خویش و ترس از داغ و درفش حکومت یا ترس از مرگ در صورت طلب حق، دلایلی برای بوجود آمدن شخصیتهایی همچون داش آکل باشد. باید توجه داشت، شخصی با خصوصیات داش آکل، با شرایطی که برای جامعه او ذکر شد، حتماً باید چهره شود، زیرا جامعه چنین می خواهد. هرچند متأسفانه، جامعه بعد از زادن و پرورش افرادی مثل داش آکل، خود برای نابودی او تلاش می کند. به طور مثال بعد از پذیرفتن وصیت حاجی صمد که عین جوانمردیست، جامعه دوران او شروع به کوبیدن و بد گفتن از داش آکل می کند. او را بی ارزش جلوه می دهد و اجازه می دهد تا امثال کاکا رستم (مظهر نامردی) برای داش آکل خط و نشان بکشد.
البته شاید جامعه، داش آکل را آزاد می خواهد نه در بند زن و بچه و کسب و کار، اما خود وفای به عهد نیز که یکی از خصوصیات چنین اشخاصی است، اسارت می آورد. با مرگ داش آکل، گویی پروسه به اتمام می رسد و جامعه مدتی گیج و منگ شده ولی دوباره به سمت زایش و پرورش داش آکلی دیگر می رود. اگرچه یاد داش آکل همیشه گرامی است و در بین عوام همیشه از اون به نیکی یاد می شود، اما هیچکس از کیفیت زندگی شخصی داش آکل آنچنان خبر ندارد و اگر هم مطلع است راضی نمی شود که چنین فداکارانه به سوی نیستی رود. می توان گفت، داش آکل جزء جدایی ناپذیر چنین جوامعی است و بدون او چیزی کم است. مردم نیز به دلیل حافظه تاریخی و اجتماعی که دارند، از چنین شخصیت هایی که البته نمونه شان در تاریخ کم نیست، استقبال می کنند. حتی می توان گفت، جامعه دوران داش آکل، منتظر آمدن اوست زیرا چنین جوامعی حتماً باید قهرمان داشته باشند. جالب اینجاست که خود این جوامع سبب ساز نابودی قهرمان های خویشند زیرا همیشه فراتر از طاقت آنها از ایشان توقع دارند.